آلماوآوین وآنیساآلماوآوین وآنیسا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

سه قلوهاعشق مامان وبابا

یه روز خیلی پراسترس

1392/1/10 14:51
نویسنده : مامان مژگان
353 بازدید
اشتراک گذاری

91/5/25بودکه صبح ساعت 5حالم بدشد وبا بابایی کهحسابی حول کرده بود رفتیم بیمارستان بقیه الله دل توی دلمون نبودتابرسیم من فقط آیته الکرسی میخوندم خیلیحس بدی بود همش نگران این بودیم نکنه زبونم لال برای یهکدوم ازشما اتفاقی افتاده باشه,خلاصه که نگم براتونازاسترس اون روزازرفتن بیمارستان تا وقتی که برم توی اتاقسونوگرافی واینکه من وبابایی تا نتیجش روبگیریم چیکشیدیم.اماااااااااااا همین که خانوم دکترچشمش بهمانیتورافتاد با یه تعجب وخنده ای گفت حال هرسه تا شونخوبه من اول متوجه منظورش نشدم اما بعدکلی ذوق کردم وقتی ازدراتاق اومدم بیرون بابایی سریع اومدطرفم کهازسالم بودنتون مطمئن بشه اما اولش وقتی چشمای اشکآلود منو دید کلی ترسیداما نمیدونست این اشک شوقیه کهخدا لطفشو شامل حالمون کرد و شما سه تاجیگرطلاهارو بهما داد.بازم صدهزار مرتبه خداروشکراز اینکه فقط سالم هستینقلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)